کشورهای منطقه در دام شیطان نیفتند/ برگ برنده ما در زیرِ دریاست
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۶۸۳۷۷۷
خبرگزاری تقریب، حوزه جامعه: معاون هماهنگکننده این روزهای نیروی دریایی ارتش متولد سال ۱۳۴۹ اهل مازندران است و وقتی که تنها ۱۴ سال داشت به عنوان بسیجی وارد جبهههای نبرد شد و در یگانهای مختلف مانند لشکر ۲۵ کربلا به دفاع از آب و خاک این کشور پرداخت و در حلبچه با اصابت دو تیر از ناحیه سینه جانباز شد.
وی بعدها در سال ۶۸ به نیروی دریایی ارتش پیوست و کار خود را در رسته تفنگداری آغاز کرد و در تیپ تفنگداران امام حسین(ع) به عنوان فرمانده گروهان منصوب شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او بعدها با حضور در جزیره بوموسی، ۱۳ سال در این منطقه خدمت کرد و نهایتا به فرماندهی قرارگاه ثارالله که مسئولیت حفاظت از جزایر را داشت رسید و در پایان خدمت خود در جزایر، ارتش این منطقه را به نیروی دریایی سپاه تحویل داد.
وی سپس به فرماندهی تیپ تفنگداران رسید و بعد از آن فرمانده تکاوران دریایی نیروی دریایی ارتش شد و امروز مسئولیت معاونت هماهنگکننده نداجا را برعهده دارد.
آنچه در ادامه خواهید خواند گفتوگوی تفصیلی با امیر دریادار «حمزهعلی کاویانی» است که در آستانه هفتم آذر روز نیروی دریایی ارتش منتشر میشود.
* امروز در آستانه 7 آذر روز نیروی دریایی قرار داریم که یادآور عملیات بزرگ مروارید در سال 59 است. اگر بخواهیم یک نگاه گذرا به این حدودا 40 سال بیندازیم، میبینیم که نیروی دریایی ارتش از یک نیروی به اصطلاح ساحلی که گستره عملیاتی آن به نوار ساحلی کشور محدود بود، امروز به یک نیروی اقیانوسی تبدیل شده که ناوگروههای آن به آبهای دور دست میروند.
به نظر شما مهمترین شاخصی که نیروی دریایی را در این 4 دهه به جایگاه امروز رساند، چیست؟
اگر اجازه بدهید من برای شروع، یک اشارهای به سالهای دفاع مقدس داشته باشم تا ببینیم این نیرو با توان محدود در آن مقطع چه کارهایی کرد.
بازگویی این موارد شاید به خواننده بیشتر کمک کند تا بداند، ظرفیت امروز نیروی دریایی ما با توان فعلی چیست.
به صورت کلی نیروی دریایی در سالهای دفاع مقدس چند اقدام بسیار مهم داشت که من خیلی گذرا به برخی از آنها اشاره میکنم.
اولین اقدام که در همان روزهای ابتدایی جنگ صورت گرفت، حضر تکاوران نیروی دریایی ارتش در مقاومت 34 روزه خرمشهر بود.
این تکاوران جزو اولین نفراتی بودند که در کنار نیروهای مردمی، در دفاع از شهر جنگیدند و مهمترین ثمره تلاش آنها این بود که جلوی سرعت ماشین جنگی ارتش بعث گرفته شد.
موضوع دیگر، همین واقعه 7 آذر سال 59 است. درحالیکه کمتر از 2 ماه از وقوع جنگ میگذشت و درحالیکه بسیاری از کارشناسان نظامی فکر میکردند نیروی دریایی ارتش ایران به دلیل وقوع انقلاب و خروج مستشاران دیگر توانایی کافی را ندارد، ولی در عملیات مروارید، این نیروی دریایی عراق بود که به شکل کامل منهدم شد؛ چیزی که در صد سال اخیر سابقه نداشته است که یک نیرو بتواند در جنگ، نیروی دریایی کشور مقابل را به صورت کامل از عرصه نبرد حذف کند.
نیروی دریایی ارتش عراق یک نیروی دست و پا بسته نبود و تحت حمایت ابرقدرت شرق آن زمان قرار داشت و بعد از عملیات مروارید نیز علاوه بر قدرت شرقی، ابرقدرت غرب هم به کمک آنها آمد تا نیروی دریایی رژیم بعث را مجهز و بازسازی کند اما نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران اجازه چنین کاری را نداد و درحالیکه آنها تلاش میکردند تجهیزات کمکیشان را از دریای عمان و تنگه هرمز به سمت عراق عبور دهند، نیروی دریایی ما مقابلشان ایستاد و آنها قادر به انجام چنین کاری نشدند.
همین اقدام موجب شد تا نیروهای دیگر ما نیز به این اعتماد به نفس برسند که میتوانیم در مقابل ارتش بعثی بایستیم و دیدیم که کارهای بزرگی در جنگ صورت گرفت.
اقدام مهم دیگری که نیروی دریایی ارتش در جنگ انجام داد، انهدام دو پایانه نفتی «البکر» و «الامیه» بود که بیشترین تکیهگاه صادرات نفت عراق بر روی این دو اسکله قرار داشت و عراق هم کشوری وابسته به نفت بود که اگر راه صادراتش بسته میشد، به مشکل میخورد.
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران این دو اسکله را کاملا از بین برد به طوری که آنها قادر به صادرات حتی یک قطره نفت از این منطقه نبودند و همین کشور عراق را با مشکلات جدی مواجه کرد.
اما اقدام دیگر نیروی دریایی در طول سالهای دفاع مقدس که بسیار مهم است، حفظ امنیت خطوط مواصلاتی دریایی بود، به طوری که در طول آن ۸ سال، چیزی حدود ۱۰ هزار فروند کشتی تجاری و نفتکش با کمترین صدمات اسکورت شدند. علیرغم اینکه همه این کشتیها با انواع تهدیدات زمینی، هوایی و دریایی روبهرو بودند و قدرتهای غربی و شرقی هم بیشترین کمک تجهیزاتی را به آنها داشتند مثل هواپیماهای میراژ، سوپراتاندارد، بالگردهای سوپرفلرون مجهز به موشکهای اگزوست و... اما خطوط مواصلاتی همچنان برقرار بود و این خطوط مواصلاتی عراق بود که قطع شد.
نیروی دریایی ما هر کشتی به مقصد عراق را بازرسی و بعضا بار آنها را در بنادر خودمان تخلیه میکرد.
بنابراین نیروی دریایی ارتش در کنار دیگر نیروها به شکلی در دفاع مقدس حاضر شد که ما یک وجب از خاکمان را هم از دست ندادیم و امروز به چنان اقتداری در منطقه و فرامنطقه رسیدهایم که حالا دنیای استکبار به دنبال جلوگیری از نفوذ انقلاب ما در منطقه است.
** پیشرفتهترین تجهیزات را میسازیم
* شما در صحبتهایتان به خروج مستشاران همزمان با پیروزی انقلاب اشاره کردید. نیروی دریایی مانند برخی دیگر نیروها مثل نیروی هوایی متکی به تجهیزات بسیار پیشرفته و فناورانه است. این ضعف چطور جبران شد و امروز که ما از همه طرف تحت شدیدترین تحریمها خصوصا در حوزه نظامی هستیم، چطور توانستهایم نیازهای خودمان را در این زمینه برطرف کنیم؟
همانطور که اشاره کردید، نیروی دریایی یک نیروی تجهیزاتمحور است که تنها به حوزه شناور سطحی هم خلاصه نمیشود. ما هم در زیر سطح با استفاده از زیردریاییها هم در سطح با استفاده از انواع شناورها و هم در هوا با به کارگیری یگان هوادریا و هم در ساحل توسط تکاوران و انواع موشکها و تجهیزات به شکل یک مجموعه ترکیبی برای برقراری امنیت در دریا عمل میکنیم.
وقتی در سالهای پس از پیروزی انقلاب، مستشاران خارجی از ایران رفتند، دشمنان فکر میکردند که ما قادر به استفاده از تجهیزات نخواهیم بود، چراکه ما در پیش از انقلاب کاملا وابسته به خارج بودیم و هم آموزشهای ما در خارج انجام میشد و هم تجهیزات ما از خارج میآمد و آمریکاییها اجازه نمیدادند که ما حتی یک پیچ را باز و بسته کنیم، تا همچنان وابسته بمانیم اما با وقوع انقلاب اسلامی این روحیه در نیروهای مسلح به وجود آمد که باید روی پای خود بایستند.
در حوزه آموزش، ما امروز دانشگاه علوم دریایی امام خمینی(ره) نوشهر را داریم که افسران کارکشتهای را برای حضور در نیروی دریایی راهبردی پرورش میدهد و اگر امروز نیروی دریایی ارتش در آبهای آزاد حضور دارد و اقتدار خود را نشان میدهد، مدیون همین جوانان است.
ما در رشت نیز مرکز آموزش درجهداری و تخصصهای دریایی را داریم که با استفاده از تجهیزات کاملا ایرانی به نیروها آموزش داده میشود.
درواقع اگر ما روزی در دفاع مقدس به لحاظ خرید سیم خاردار مشکل داشتیم، اما امروز پیشرفتهترین تجهیزات مثل زیردریاییها، شناورها و انواع موشکها را خودمان میسازیم.
* عمردهی انقلابی به تجهیزات قدیمی
* یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب روی آن تاکید کردند و ما نمود آن را به وضوح در نیروی دریایی دیدیم، بحث «عمردهی انقلابی» به تجهیزات قدیمی بود.
به هرحال ما که امکان خرید بسیاری از تجهیزات را از خارج نداریم، مجبور هستیم از همان داشته های قبلی خودمان بیشترین استفاده را ببریم.
من خودم به همراه ناوگروه 33 نیروی دریایی به همراه ناو پشتیبان بندرعباس و ناو رزمی نقدی به مدت 80 روز به ماموریت جنوب شرق آسیا رفتم و آنجا خودم دیدم که چطور افسران دریایی ارتش هند که خودش یکی از کشورهای توانمند در حوزه دریاست، از دیدن شناورهای ایرانی تعجب میکردند که با آن سن بالا هنوز سرپا هستند.
این مسئله یعنی عمردهی انقلابی به تجهیزات چقدر از نیازهای ما را تامین کرده است؟
به هرحال یکی از راههای تامین نیازهای ما همین به کارگیری تجهیزات قدیمی است که در اختیار داریم. امروز بسیاری ازاین تجهیزات تعمیرات اساسی شدند و تغییرات زیادی هم در آنها صورت گرفته است.
همین ناو شهید دریابان نقدی که شما از نزدیک با آن آشنا هستید و با آن به ماموریت رفتید، بالای ۶۵ سال قدمت دارد. امروز از این شناور فقط یک نام و یک ظاهر از گذشته باقی مانده و بسیاری از تجهیزات اصلی آن تغییر پیدا کرده و ارتقا یافته است.
و یا نمونه دیگر، ناو لجستیک خارک است که در واقع دیگر باید آن را ساخت ایران بدانیم؛ چراکه تمامی سامانههای مهم آن مانند سیستم رانش به شکل کامل تعویض شده است.
از این موارد زیاد داریم و البته در کنار تعمیرات، تغییرات زیادی هم داشتیم و بعضا تجهیزاتی روی برخی یگانها نصب شده که در گذشته وجود نداشتند.
امروز همه شناورهای قدیمی ما در هر کجا که به آنها نیاز باشد، در دریا حضور دارند و این مدیون تلاشهایی است که فرزندان ایران اسلامی در حوزه صنعتی و نظامی انجام دادهاند و از تجهیزاتی استفاده کردهاند که همه آنها در داخل ساخته میشود.
* روی پای خود ایستادهایم
* در کنار بحث عمردهی انقلابی، امروز ما تجهیزات جدیدی هم داریم که در همین سالهای اخیر ساخته شدند مثل انواع زیردریاییها شناورها و... این کار سختتری نسبت به ارتقا سامانه هاست. همه میدانند که معمولا یک کشور به تنهایی اقدام به ساخت یک شناور نمیکند و عموما این کار در دنیا با مشارکت چند کشور صورت میگیرد ولی در کشور ما به دلیل تحریمها و فشارهای خارجی، این امکان وجود ندارد. این توانمندی در حوزه ساخت از کجا بدست آمد و چقدر آن کارنامه گذشته در اورهال و تعمیرات اساسی یگانها در رسیدن به این توانمندی موثر بود؟
همانطور که عرض شد، ما در سالهای قبل به دلیل محدودیتها، نیاز به عمردهی انقلابی داشتیم که با تدبیر رهبری به آن عمل شد، منتها در کنار آن، ساخت و سازیهایی هم صورت گرفت، مثل ساخت ناوشکن جماران که در سال ۸۸ با حضور رهبر انقلاب الحاق شد.
شما میدانید که در سالهای دفاع مقدس، ناو قهرمان پیکان در نبرد با دشمن در خلیجفارس از بین رفت، اما امروز ما ۷ فروند از آن کلاس و البته بسیار پیشرفتهتر را ساختهایم و باز هم تأکید میکنم که همه این ساختهها به دست جوانان خودمان صورت گرفته است.
اگر بخواهم به تجهیزات دیگر نیز اشاره کنم، امروز ما خودمان توپهای ۷۶ میلیمتری بر روی شناورها، موشکهای ساحل به دریا، هواپیماهای بدون سرنشین و بسیاری تجهیزات دیگر را بنا بر نیاز خودمان میسازیم و انشاءالله در روزهای آینده و در ۷ آذر -که در آستانه آن هستیم- اخبار خوشحالکننده دیگری در حوزه ساخت تجهیزات اعلام خواهد شد که نشاندهنده آن است که جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه تحریمهای ظالمانه توسط استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، روی پای خود ایستاده و نیازهای اصلی خود را برآورده میکند.
* دستمان در ساخت راه افتاده است
* یک موضوع مهم دیگر بحث زمانبندی در ساخت و سازهاست که رهبری هم در همان زمان الحاق ناو جماران روی آن تاکید کردند و گفتند باید این زمانها کوتاهتر شود. چقدر این تدبیر محق شده است؟
طبیعتاً ناو جماران چون نمونه اول بود، هم کار سختتری داشت و هم زمان بیشتری برد، اما امروز به قول معروف دست ما در ساختن این شناورها چه سطحی، چه زیرسطحی و چه ناوشکن راه افتاده و با سرعت بیشتری این سامانهها ساخته میشوند و همانطور که عرض کردم به زودی نمونههایی از آنها الحاق خواهند شد.
البته این نوآوریها تنها در حوزه ساخت تجهیزات نیست، ما در طرحریزیها، تاکتیکها و آموزشها نیز حرفهای زیادی برای گفتن داریم.
* زیردریاییها برگ برنده ما هستند
* شاید وقتی نام نیروی دریایی برده میشود، بیشتر مردم شناورهای سطحی و ناوها در ذهنشان باشد ولی میدانیم که یکی از مهمترین تجهیزات که در حوزه نظامی و فناوری، هم از پیچیدگی زیادی برخوردار است و هم اهمیت بالایی دارد، زیردریاییها هستند که ما سه فروند از آنها را در دهه 70 از روسیه خریداری کردیم و امروز انواع مختلف از زیردریاییها را خودمان میسازیم و قرار است بزودی اولین زیردریایی کلاس متوسط ساخت ایران هم با نام «فاتح» رونمایی شود. اهمیت داشتن زیردریایی چقدر است و ما در این حوزه چه توانمندیهایی داریم؟
همان طور که بالاتر اشاره کردم، عملکرد نیروی دریایی در دریا یک عملکرد زنجیرهای است و در این زنجیره، یکی از مهرههای مهم، زیردریاییها هستند که ما در گذشته فاقد آنها بودیم اما در دهه ۷۰ خریداری شد و البته کشور فروشنده هیچ کمکی در خصوص تعمیر و نگهداری آنها به ما نکرد.
شما میدانید که یک زیردریایی پس از ۷ سال نیاز به تعمیرات نیمه اساسی و پس از ۲۰ سال نیاز به تعمیرات اساسی و بنیادین دارد.
در گذشته شما شاهد اورهال کامل یکی از آن زیردریاییها با نام «طارق» بودید. بعد از ورود زیردریاییها و تلاش جوانان ما برای تعمیر و نگهداری آنها، ما به تکنولوژی ساخت رسیدیم و امروز انواع زیردریاییها را برای حفاظت از آبهای سرزمینیمان در اختیار داریم؛ چراکه رهبر معظم انقلاب فرمودند؛ «شما باید با زیردریاییها منطقه را در دست بگیرید» و امروز این زیردریاییهای مجهز به پرتاب اژدر و موشک، یک برگ برنده و یک سامانه ویژه برای ما محسوب میشوند.
در کشورهای اطراف ما هم تنها هند و پاکستان زیردریایی دارند و کشورهای حاشیه خلیجفارس این امکان را ندارند، بنابراین این یکی از دستهای بلند ما در منطقه محسوب میشود؛ هرچند ما قصد تهاجم به هیچ کشوری را نداریم و تمام تلاش و توانمندیمان در جهت ایجاد امنیت پایدار در منطقه است.
* کشورهای منطقه در دام شیطان نیفتند
* اتفاقا یکی از مسایل که ما بسیار با آن درگیر هستیم همین ترسی است که در دل کشورهای منطقه میاندازند تا ایران را دشمن آنها نشان بدهند که تحت عنوان عبارت «ایران هراسی» از آن یاد می کنیم. این موضوع ایران هراسی بالاخره برای آمریکاییها منافع زیادی داشته است که ازجمله آنها فروش سلاح بیشتر به کشورهای منطقه ازجمله عربستان، امارات و دیگران است.
شما چه توصیهای به کشورهای همسایه دارید و چه برنامهای برای مقابله با این پروژه ایران هراسی دارید؟
این یک واقعت است که دشمنان کشورهای اسلامی، برای ایجاد واگرایی میان کشورهای منطقه، به موضوع ایران هراسی دامن میزنند اما جمهوری اسلامی ایران بارها هم در گفتار و هم در عمل نشان داده که به دنبال صلح، ثبات و امنیت در منطقه است.
کشورهای منطقه باید توجه داشته باشند که در دام شیطان نیفتند؛ چراکه آنها فقط به دنبال منافع خودشان هستند و این را هم صریحا اعلام میکنند؛ همانطور که یکی از همین کشورها را به گاو شیردهی توصیف کردند که از آن بهره میبرند.
* کشورهای فرامنطقهای جایی در خلیج فارس ندارند
ما خودمان میتوانیم با همکاری یکدیگر امنیت منطقهمان را حفظ کنیم. امروز اقتدار جمهوری اسلامی ایران به حدی است که رئیسجمهور آمریکا از حرفی که قبلا زده بود مبنی بر اینکه اجازه نمیدهیم ایران حتی یک قطره از نفت خود را صادر کند، پا پس کشیده و میداند که توان این کار را ندارد.
این اقتدار ایران، در کنار حفظ استقلال و حراست از تمامیت ارضی، در خدمت ایجاد امنیت در منطقه است بنابراین بار دیگر بر این نکته تأکید میکنم که کشورهای منطقه خودشان توان برقراری امنیت را دارند و دشمن هم باید بداند که جایی برای آنها در این منطقه نیست و بهتر است هرچه زودتر اینجا را ترک کنند.
اقتدار در خلیجفارس متعلق به همه کشورهای حاشیه آن است و کشورهای فرامنطقهای سهم و جایی در این منطقه ندارند.
* آمریکا از منطقه خواهد رفت
* این روزها تا حدود زیادی شاهد کاهش حضور نیروهای فرامنطقهای در آبهای جنوبی ایران و در خلیج فارس هستیم. علت کمرنگ شدن این حضور چیست؟ البته آمریکاییها به تغییر رفتار ایران اشاره میکنند. شما چه تحلیلی در این خصوص دارید؟
ببینید، اینکه آمریکاییها بعد از حمله به عراق قصد حمله به ایران را داشتند، اما نتوانستند این کار را انجام دهند، به دلیل آمادگیای بود که نیروهای مسلح ما دارند.
ما این اطمینان را به خودمان داریم که اگر دشمنان بخواهند در هر سطحی تهدیدی را علیه ما اجرا کنند، متناسب با آن تهدید به مقابله میپردازیم. کشورهای همسایه نیز باید بدانند که کشورهای فرامنطقهای در اینجا به دنبال منافع خودشان هستند و اگر حضور آنها به خصوص آمریکاییها در منطقه کمرنگ شده، مطمئن باشید به دلیل حضور پررنگ نیروهای دریایی ارتش و سپاه در صحنه دریاست.
آنها بالاخره از این منطقه خواهند رفت. همانطور که اسلافشان رفتند. روزگاری انگلیسیها در بوشهر سرکنسولگری داشتند و از آنجا با هند ارتباط برقرار میکردند و یا پرتغالیها در جنوب ایران بودند، اما جوانان این کشور آنها را بیرون کردند.
** نقش نیروی دریایی در پیشبرد اهداف دیپلماسی
* رهبر انقلاب نیروی دریایی را یک نیروی نظامی، علمی و سیاسی عنوان کردند و فرمودند این نیرو می تواند در پیشبرد اهداف دیپلماسی جمهوری اسلامی نقش موثر داشته باشد. این نقشآفرینی در حوزه دیپلماسی طبق چه برنامهای دنبال میشود؟
طبیعتا نیروی دریایی بنا بر وظیفه و کارکرد ذاتیاش، یک نیروی نظامی محسوب میشود. اما به لحاظ اینکه یک نیروی تجهیزات محور بوده و بکارگیری تجهیزات آن نیازمند علم و تخصص خاص خودش است، یک نیروی علمی نیز محسوب مشود که کارکنان آن باید از این فناوری پیچیده و علم و دانش آن برخوردار باشند.
اما در حوزه دیپلماسی و سیاست، ما در کنار وزارت امور خارجه میتوانیم نقش مهمی در عمقدهی راهبردی برای جمهوری اسلامی ایران در دیگر کشورها ایفا کنیم که در این راه مهم موفقیتهای زیادی داشتیم.
وقتی ناوگروههای ما به دیگر کشورها میروند و یا آنها به ایران میآیند، با فرهنگ و آداب و رسوم ما آشنا شده و به دروغ بودن تبلیغات دشمن علیه جمهوری اسلامی پی میبرند.
امروز نیروی دریایی ما علیرغم همه فشارهایی که آوردند، به شکل مقتدر در شمال اقیانوس هند قرار دارد و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ریاست اجلاس بزرگ آیونز (فرماندهان نیروهای دریایی کشورهای حاشیه اقیانوس هند) را برعهده دارد و علیرغم همه فشارهای آمریکاییها دیدیم که در اجلاس اخیر در تهران چه تعداد هیأتهای عالی رتبه از کشورها حضور یافتند.
** احیای ظرفیت عظیم در منطقه مکران
* یکی از موضوعات مهم که نیروی دریایی نقش بسزایی در آن دارد، احیای سواحل جنوب شرق کشور و منطقه «مکران» است که سواحل اقیانوسی ما محسوب میشوند.
این روند چطور پیش میرود و چقدر نهادهای مربوطه، اهتمام لازم را در این مسیر دارند؟
توجه به توسعه سواحل مکران یکی از تدابیر بلند رهبر انقلاب بود که از سالها قبل بر آن تأکید میکردند و نیروی دریایی ارتش نیز از سال ۸۷ پای کار آمد و در واقع پرچمدار و علمدار توسعه سواحل مکران شد.
در واقع پس از تفکیک در مأموریتهای دریایی سپاه و ارتش، برادران سپاه در خلیجفارس مستقر شدند و ما به دلیل تجهیزات و امکاناتی که داشتیم، به دریای عمان و آبهای آزاد رفتیم. همین موضوع موجب شد تا توجه به سواحل مکران به عنوان یک منطقه راهبردی یا یک ظرفیت عظیم و بکر در جنوب شرق اهمیت ویژه پیدا کند.
به هر حال ما از سالها قبل، از یک نیروی دریایی ساحلی به یک نیروی راهبردی و اقیانوسی تبدیل شدیم که امروز یگانهای ما به اقیانوسهای هند، آرام و در آینده نزدیک به اطلس میروند، بنابراین سواحل مکران برای ما یک ظرفیت بسیار مهم است که دشمن در طول سالهای گذشته تمام سعی خود را کرد تا ما نتوانیم از این ظرفیت عظیم استفاده کنیم.
شما میدانید که این منطقه بهترین کریدور شمال ـ جنوب برای اتصال آبهای آزاد به آسیای میانه است. هرچند آمریکاییها سعی میکنند خطوط جایگزین دیگری مثل پاکستان و افغانستان را مطرح کنند اما هنوز هم این منطقه بهترین مسیر است.
تا پیش از انقلاب آبهای جنوبی ما محدود به دو بندرگاه امام(ره) و خرمشهر بود، اما بعدها به برکت انقلاب اسلامی، بندرعباس نیز رونق گرفت و از سال ۸۷ دو منطقه دیگر یعنی منطقه دوم ولایت در جاسک و سوم نبوت در کنارک توسعه و تجهیز شد و ما خانوادهها را نیز به آنجا آوردیم؛ چراکه وقتی پای خانوادهها به منطقه باز شود، عمران و آبادی سرعت بیشتری میگیرد.
بندر چابهار یکی دیگر از ظرفیتهای بسیار مهم در این منطقه است؛ چراکه تنها بندر اقیانوسی ما محسوب میشود. به هر حال توسعه این سواحل به شدت مدنظر حاکمیت جمهوری اسلامی قرار دارد که دبیرخانه آن در وزارت دفاع تشکیل شده و نیروی دریایی ارتش هم یکی از اعضای اجرایی مؤثر آن است و البته با کمک دیگر دستگاهها و پای کار آمدن دولت اتفاقات خوبی هم افتاده است.
امروز وقتی در این مناطق حرکت میکنیم، میبینیم که علاوه بر برقراری امنیت، بسیاری از زیرساختهای توسعهای مثل راهها، جادهها و پلها و فرودگاه شکل گرفته و قطعا همه اینها در ارتقاء سطح معیشت خانوادههای بومی آن نیز مؤثر است.
** حرف آمریکاییها هیچ اهمیتی برای ما ندارد
* یکی از مهمترین اقدامات نیروی دریایی ارتش در یک دهه اخیر، اعزام ناوگروههای متعدد برای مقابله با پدیده دزدی دریایی در آبهای دور دست است. این موضوع علاوه بر اینکه امنیت خطوط مواصلاتی ما را تامین میکند، گستره اشراف اطلاعاتی ما را که یکی از ملزومات مقابله با تهدیدات است هم به شدت توسعه داده است.
امروز این اشراف اطلاعاتی در چه حدیست؟
بله. همانطور که شما اشاره کردید، نیروی دریایی ارتش تأمینکننده امنیت خطوط مواصلاتی ایران در برابر تهدیدات دزدان دریایی است. وقتی این پدیده شوم رخ داد، همه کشورها هراسان شدند، اما ما با اقتدار رفتیم و تا الان که ۵۷ ناوگروه اعزام کردهایم، توانستیم از سال ۸۷ امنیت این خطوط را برای کشتیهای خودمان و حتی دیگران برقرار کنیم.
البته طبیعتا این برقراری امنیت و حفاظت از آبهای سرزمینی، نیازمند رصد و اشراف اطلاعاتی کامل بر دشمن است. ما همه تحرکات آنها را در دریا و در مناطقی که مورد نیازمان باشد و در واقع از جایی که ناوگروههای ما حضور دارند تا ساحل کشورمان زیر نظر داریم و تمامی سامانههای اطلاعاتیمان از پسابندر تا دهانه فاو در آبادان مستقر شده و از همه تجهیزات سطحی، زیرسطحی و پهپادی هم استفاده میکنیم.
آمریکاییها میگویند پهپادهای نیروی دریایی ایران برای ما آزاردهنده هستند اما این حرف آنها برای ما اهمیتی ندارند. ما کار خودمان را میکنیم و هر جا نیاز داشته باشیم حضور داریم و اقدام به شناسایی میکنیم.
** کاملا به آمریکاییها نزدیک هستیم
این نشان دهنده اقتدار ماست که آنها جرأت نمیکنند وارد آبهای حاکمیتی ما شوند، ما معنی امنیت را میدانیم و کاملا به قوانین آگاهیم و این آنها هستند که باید از این منطقه بروند و باید بدانند که در آبهای مورد نظارت ما باید عبور بی ضرر داشته باشند؛ چراکه ما هرجا تشخیص بدهیم واکنش نشان خواهیم داد و کاملا به آنها نزدیک هستیم و حراست از مناطق تحت حاکمیت خود را وجب به وجب با دقت آنجا میدهیم.
* شما خودتان ازجمله فرماندهانی هستید که در رسته تکاوری خدمت کردید. سطح آموزش و میزان آمادگی تکاوران دریایی را در چه حدی ارزیابی می کنید و اینها چه نقشی در موضوع مقابله با دزدان دریایی دارند؟
تکاوران دریایی یکی دیگر از اعضای زنجیره عملیاتی ما در دریا هستند که برای مثال، سالهای متمادی تا سال ۸۶ مسئولیت حراست از جزایر را برعهده داشتند.
امروز این تکاوران هستند که علاوه بر همراهی با ناوگروهها، بر روی شناورهای تجاری و نفتکش نیز حضور دارند و از آنها در برابر تهدیدات دزدان دریایی حراست میکنند.
ما در طول این چند سال بیش از ۴۰۰۰ کشتی را اسکورت کردیم و ۱۷۰ مورد درگیری داشتیم که همه آنها موفق بوده و چند مورد کشتی را از دزدان دریایی پس گرفتیم که در میان آنها کشتیهای خارجی مثلا کشتی چینی نیز حضور داشت که موجب شد دولت چین رسما از ایران تشکر کرد.
تکاوران دریایی با تجاربی که از سالهای جنگ اندوختهاند امروز یکی از سرپنجههای مهم ما در نیروی دریایی محسوب میشوند که در حوزه آموزش، تجهیزات و تاکتیکها نیز کاملا پیشرفت کرده و به روز شدهاند.
** هیچ خارجی حق حضور در دریای خزر را ندارد
* به عنوان شوال آخر، همه صحبت ها معمولا درخصوص نیروی دریایی معطوف به آبهای جنوبی می شده و کمتر به دریای شمال پرداخته میشود. نیروی دریایی چه برنامه ای برای این دریا دارد؟
دریای خزر همواره یک دریای صلح و دوستی و متعلق به ۵ کشور حاشیه آن است. ما با همه این کشورها تعامل داریم و با برخی از آنها هم کیش و هم دین هستیم و در کنوانسیون دریای خزر هم تأکید شده که هیچ خارجی حق حضور در آنجا را ندارد و همه سعی میکنیم تا به این الزامات عمل کنیم.
البته ما در کنار نگاهی که به صلح و دوستی داریم، مانند دیگر کشورها، برای نشان دادن توانایی دفاعی خود، تجهیزاتمان را به روز کرده و توانمان را بالا میبریم، اما این توان به معنای تعدی به دیگران نیست، بلکه شعار ما همیشه صلح و دوستی با کشورهای منطقه و همسایه بوده است.
* در پایان ضمن تشکر مجدد بابت فرصتی که در اختیار ما قرار دادید، اگر نکته خاصی مد نظر جنابعالی هست که در بیان ما مغفول ماند، بفرمایید.
من هم تشکر میکنم از زحماتی که برای آشنایی مردم با گوشههایی از خدمات نیروهای مسلح بخصوص نیروی دریایی ارتش میکشید.
آنچه در این فرصت محدود گفته شد، بخشهای کوچکی از مجاهدتهای فرزندان ملت ایران در حوزه دریایی است که البته ما به این موارد بسنده نمیکنیم.
ما یک راه طولانی در پیش داریم که میخواهیم به آن برسیم تا به فرموده رهبر انقلاب، یک نیروی دریایی در شأن و منزلت کشور جمهوری اسلامی ایران باشیم؛ چراکه به گفته ایشان امروز دیگر جا برای کار بسیار است.
انتهای پیام/
منبع: تقریب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۶۸۳۷۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعیتر سفر بلینکن به منطقه
تعداد سفرهای «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا به غرب آسیا طی ۷ ماه جنگ طوفان الاقصی تقریبا به اندازه انگشتان دو دست رسیده است. او اگر فاصله سفرهای خود به منطقه را باز هم کمتر کند از وزیر خارجه به سفیر غیر مقیم آمریکا در منطقه تبدیل خواهد شد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آنچه او را بارها با مسافرتی 11 هزار کیلومتری به پایتختهای منطقه کشانده، همگی به تبدیل رژیمصهیونیستی به «کتک خور همگانی» در منطقه مربوط میشوند. شاید پیش از این تصور میشد اگر رژیمصهیونیستی توسط دشمنانش محاصره شود در بدترین سناریوها همانند عثمانیها که «مرد بیمار خاورمیانه» نام گرفته بود، نامیده خواهد شد. طبق این تصور رژیم در بدترین وضعیت نهایتا مانند عثمانی به دولت بیماری با ویژگیهای مشابه دچار میشد؛ اما این مشکل مخصوص کشورهای پهناور و دولتهای قدرتمند است نه موجودیتهای کوچک با تنفس مصنوعی. وضعیت رژیم نازلتر از وضعیت بیماری است و با ادبیات دولتها قابل توصیف نیست.
حداقل طی 7 ماه جنگ، هر گروه و دولتی بوده که اراده کرده سیلیای بهصورت تلآویو زده است؛ از جمله دو دولت ایران و یمن که به شکل مستقیم دست به تنبیه رژیم زدهاند. این پدیده به بروز پدیده رژیمی سیلی خور و کتک خور در جهان منجر شده است. سفر اخیر آنتونی بلینکن به منطقه نیز برای پوشش و توجیه یکی از سختترین سیلیهایی است که رژیم طی هفتههای اخیر خورده است. پس از آنکه رژیمصهیونیستی به سفارت ایران در سوریه در 13 فروردین حمله کرد، تهران در شامگاه 25 بامداد و 26 فروردین در عملیات «وعده صادق» مراکز هدایت این عملیات را در دو پایگاه رژیم درهم کوبید.
این عملیات پیامدهای دردناکی برای کسانی داشت که دلخوش به رویاها بودند. دولتهایی که بدعهدی آمریکا در دفاع از خود را دیده بودند، خوشباورانه فکر میکردند واشنگتن حداقل برای حفظ رژیم هم که شده زمانی دست به اقدام خواهد زد.
وقتی آمریکا آنقدر تلاش خود برای دفاع پدافندی از رژیم را بزرگ کرد تا عدم دفاع تهاجمیاش از تلآویو به چشم نیاید، چشمان متحدان واشنگتن بازتر شد.
حرکت روی بندی که آمریکا برای دیگران کشیده احتمال سقوط بالایی دارد. فروپاشی دولت و ارتش وابسته اشرف غنی آخرین رئیسجمهور افغانستان که با تقلب بر سرکار آمده بود و وضعیت آشفته تلآویو به دیگران سرنوشت رژیمهای وابسته و دولتهایی که مسیر وابستگی به آمریکا را در پیش گرفتهاند، نشان میدهد. «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا روز (دوشنبه) در جریان تور منطقهای خود در ریاض ادعا کرد پیشرفت قابل توجهی در روند عادیسازی روابط عربستانسعودی و رژیم صورت گرفته و در مراحل پایانی قرار دارد. «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان نیز به موازات این اظهارات در همان روز اعلام کرد کشورش به مراحل نهایی درباره توافق دو جانبه با آمریکا نزدیک شده است. این توافق به تعهدات امنیتی آمریکا به عربستان مربوط است که طبق آن واشنگتن باید در درگیریها به کمک ریاض شتافته و تسلیح سعودی با تسلیحات پیشرفته را آغاز کند. این توافق دوجانبه پیش از طوفان الاقصی بهعنوان یکی از پیششرطهای عادیسازی توسط عربستان مطرح شده بود.
اهداف منطقهای آمریکا در ماه هفتم
آمریکا درصدد به سرانجام رساندن توافق عادیسازی میان رژیم و عربستان است که اهداف جدیدی به آن نسبت به اهداف قبلی سنجاق شدهاند. این توافق اما همه آنچه آمریکا و بلینکن بهدنبال آن بودهاند، نیست. در ادامه به اهداف کنونی آمریکا پرداخته شده است.
1. پایان آبرومندانه جنگ
رژیم تاکنون 7 ماه را در جنگ بوده است. این جنگ با تفاوتهایی در چند جبهه جریان داشتهاند. ویژگی این جنگ پوشش چند جبههای است به این صورت که با کاهش تنشها در یک جبهه، افزایش تنش در جبههای دیگر آن را جبران میکند. نمونه آن خارج شدن نیروهای رژیم از مناطقی در غزه است که به کاهش تلفات صهیونیستها منجر شده و در ازای آن مقاومت لبنان بر شدت ضربات خود افزوده است. آشکار است که چیزی به نام پیروزی در انتظار تلآویو نیست و دیگر امکان ادامه جنگ نیز وجود ندارد. از این رو باید برای آن برنامهریزی کرد.
اگر رژیم طی توافق آتشبس با مقاومت غزه به جنگ پایان دهد، شکست را پذیرفته است. بر همین اساس غرب بهدنبال راه دیگری است. یک راه برای کاهش از تبعات آن، اعلام پایان جنگ در ازای عادیسازی روابط با سعودیهاست. به این شکل دلیل پایان جنگ شکست رژیم از نیروهای مقاومت غزه تلقی نخواهد شد، بلکه برخی آن را به دلیل دیپلماسی سعودی خواهند دانست که پذیرفت در ازای پایان جنگ روابط خود با تلآویو را عادیسازی کند. آمریکاییها اما به نظر میرسد اهداف بیشتری در رابطه با جنگ و عادیسازی داشته باشند. موضوع دوم تبدیل تهدید به فرصت است. اگر پیش از جنگ عادیسازی تبعاتی داشت و پس از آن نیز اینگونه تلقی میشد که ریاض کار سختتری برای ارتباط با تلآویو دارد، واشنگتن تلاش میکند برخلاف برداشتها بتواند تهدید جنگ را با اعلام عادیسازی در ازای پایان کشتار و محاصره غزه، به فرصت تبدیل کند. هدف سوم آمریکا استفاده از مواهب تجاری عادیسازی برای بازسازی و کنترل گروههای سیاسی رژیم است. ایجاد روابط پرحجم با عربستان و رشد جدی روابط تجاری میتواند ضمن کمک به بازسازی اقتصاد رژیم برای گروههای سیاسی صهیونیست نیز جذاب باشد. برخی گروههای سیاسی صهیونیست که به این مواهب تجاری چشم دارند تلاش خواهند کرد در جامعه و دولت رژیم برای پایان جنگ در ازای عادیسازی فعالیت کنند.
فروش تسلیحات ساخت رژیم به عربستان یکی از شاخههای درآمدی روابط است. اخذ پروژههای بزرگ کارخانههای آب شیرین کنی، ساختمانسازی و شهرکسازی و همچنین ایجاد باغها و مزارع کشاورزی در محیطهای سخت کویری از جمله حوزههای همکاری دو دولت است. هدف چهارم آمریکا بیحاصلسازی عملیات 7 اکتبر است. واشنگتن از ابتدای جنگ تبلیغ کرده بود عملیات 7 اکتبر برای جلوگیری از توافق عادیسازی صورت گرفت و امروز قصد دارد با پایان جنگ از طریق این توافق به دیگران بگوید طراحان به هدف خود دست نیافتند.
2. درگیری کشورهای مسلمان با یکدیگر
شاید توسعه جنگ از مبدا و با حضور رژیمصهیونیستی هدف آمریکا نباشد و این کشور نخواهد جنگی منطقهای شکل بگیرد اما واشنگتن قطعا قصد دارد درگیریهای سیاسی و زد و خوردهایی میان کشورهای منطقه با یکدیگر صورت گیرد تا رژیم از مرکز توجهات و تمرکز فشارها خارج شود. غرب درحالیکه ایران در عملیات وعده صادق به شکل مستقیم رژیمصهیونیستی را هدف قرار داد، بدون آنکه تلآویو را خطاب قرار دهد درحال تحریک کشورهای عربی علیه تهران است.
3. تثبیت حقوقی و ساختاری مواضع
غرب و متحدانش در منطقه برای پیشبرد اهداف خود از ضعف نظامی رنج میبرند. این ضعف نظامی با توجه به حجم عظیم تسلیحات فروخته شده به کشورهای منطقه مربوط به حوزه ابزارها نیست اما در کلیت متحدان آمریکا در منطقه توانمندی نظامی کمی دارند. برای آنکه این ضعف برای آنها دردسرساز نشود، آمریکا قصد دارد با فریز کردن مرزها و با ترساندن دیگران، آنها را به لحاظ حقوقی و ساختاری تثبیت کنند. این اقدام با ارائه تضمینهای امنیتی شبیه آنچه در ناتو وجود دارد، صورت خواهد گرفت. نمونه روشنی از این اتفاق در شرق اروپا وجود دارد. روسیه بهعنوان دومین ارتش بزرگ دنیا که در کنار آمریکا قدرتمندترین قدرت هستهای جهان است به اوکراین حمله کرده تا مانع عضویتش در ناتو شود اما علیه کشورهای بالتیکی کوچکترین اقدام نظامی را انجام نداده است.
آمریکا با این تجربه درصدد گسترش تضمینهای امنیتی خود به غرب آسیاست. با این وجود مشکلی در این منطقه گریبانگیر واشنگتن است که نشان میدهد مقایسه دو منطقه غرب آسیا و شرق اروپا اشتباه است. واشنگتن نه براساس پیمان و تعهد نظامی بلکه خود راسا و به شکل مستقیم وارد منطقه شده، عملیات کرده و در هر نقطهای با مقابله مواجه شده است. نتیجه این درگیریها نیز شکست آمریکا و کشته شدن هزاران نفر از سربازان ارتش این کشور بوده است. شکست سعودیها در جنگ با یمن نیز از نوعی نبود که با تعهد امنیتی آمریکا یا پیمانی شبیه ناتو قابل رفع باشد.
4. ساخت یا نمایش پیروزی پس از شکست
آمریکا قصد دارد در وهله اول در صورت امکان با هراس افکنی از پاسخ ایران علیه رژیم در عملیات وعده صادق بتواند اتحادی علیه ایران تشکیل دهد و در صورت عدم تحقق آن، در وهله دوم با مانورهای رسانهای و لفظی اینگونه نمایش دهد که اجرای عملیات به زیان ایران بوده و خوراکی برای افکار عمومی و رسانههای مرتبط با خود ایجاد کند. در این خصوص باید دید عملیات ایران علیه خاک فلسطین اشغالی با مختصاتی که برای آن در نظر گرفته شده بود آیا واقعا باعث اتحاد کشورهای منطقه علیه تهران شده است؟ به نظر نمیرسد در واقعیت این عملیات چنین نتایجی داشته باشد، بلکه آمریکاییها درصدد ایجاد این نگاه با تلاش فراوان یا نمایش تحقق آن با هدف ایجاد هراس در تهران هستند.
5. متفاوت شدن روسیه و چین
روسیه و چین در ماههای اخیر رویکرد متفاوتی را درخصوص رژیم اتخاذ کردهاند که به زعم بسیاری بهخاطر سیاستهای پیشین این دو تعجببرانگیز است. چین و روسیه با محکوم کردن حمله رژیم به سفارت ایران در سوریه و دفاع از پاسخ ایران در عملیات وعده صادق به زعم بسیاری متفاوت از سیاست پیشین خود عمل کردهاند. با اینحال چنین دیدگاههایی با سنجش کاملی همراه نبودهاند. پکن و مسکو در گذشته سیاستی را اتخاذ کرده بودند که دیگر با فضای فعلی منطبق نیست؛ بهویژه اینکه رژیم با اقداماتش جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است.
از سوی دیگر چین و روسیه به همراه ایران مواضع همگرایی درخصوص اوکراین، غرب آسیا و شرق آسیا را نشان میدهند که بیم هماهنگی میان آنها را در پی داشته است. احتمال دارد آمریکا با نگرانی درخصوص ابعاد و ماهیت همکاریها میان قدرتهای شرقی درصدد بازآرایی متحدان و منابع خود برای رویارویی با موقعیت جدید باشد.
6. توجیه عدم حمایت کامل از تلآویو
در عملیات وعده صادق، غرب از رژیم که مهمترین دارایی این مجموعه در غرب آسیا شناخته میشود تنها به شکل دفاعی حمایت کرد. این درحالی است که پیش از آن افکار عمومی و نخبگان دولتی فکر میکردند هر کشوری که با تلآویو درگیر شود به صورت مستقیم با واشنگتن مواجه خواهد شد. کشورهای منطقه از خود میپرسند در صورت وقوع اقدامات مشابه آمریکا چه اقدامی انجام خواهد داد. سعودیها تجربه قبلی نیز دارند که به سال 2019 و هدف قرار گرفتن تاسیسات آرامکو مربوط است. در آن برهه نیز آمریکاییها دست به اقدامی نزدند اما هیچکس فکر نمیکرد این بیعملی درخصوص رژیم نیز تکرار بشود.
بر همین اساس است که دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا برای جلب نظر لابیهای صهیونیستی و عربی گفته است «اگر درگیری بین ایران و اسرائیل رخ دهد، از اسرائیل حمایت میکنم.» این سخنان اشارهای به برداشتها درخصوص عدم حمایت آمریکا از رژیم است.
7. توجیه چتر سوراخ رژیم
آمریکا از یک دهه قبل تلاش داشت با کاهش اقدامات عملیاتی در منطقه، ضمن حفظ حضور سنگین خود در آن، از هزینهها و ضایعات استقرار نظامی خود بکاهد. این اتفاق براساس برونسپاری ماموریتها به متحدان منطقهای صورت میگرفت.هدف از آن نیز اختصاص منابع بیشتر به شرق آسیا معرفی میشد.
واشنگتن تاکید میکرد پس از این تغییر آرایش، صهیونیستها متولی و سرپرست متحدان آمریکا در منطقه خواهند بود. حالا که این متولی خود به یک «کتکخور همگانی» در منطقه تبدیل شده و از گروههای شبهنظامی (مقاومت غزه، لبنان و عراق) تا دولت ایران آن را میکوبند، این فرضیه غلط از آب درآمده است.
برای مدتها اینگونه برداشت میشد که جنگ با شبهنظامیها سخت است و به همین دلیل آسیبهایی که تلآویو از نبرد با آنها میبیند چندان مهم نیستند. بر این اساس رژیم میتوانست با تجهیزات نظامی خود دولتها را که احساس مسئولیت بیشتری نسبت به جمعیت خود داشته و باید برای حیات اعتباری داخلی-بینالمللی داشته باشند، با تهدید روبهرو کرده و آنها را از مواجهه با خود منصرف کند. در عملیات وعده صادق ثابت شد رژیم قادر به چنین اقدامی علیه ایران نیست. اعراب به همین دلیل خواهان تعهد و تضمین امنیتی آمریکا هستند که در منطقه بماند و در صورت بروز درگیری به شکل مستقیم و حداکثری از آنها حمایت کند.
8. تامین مالی برای ترمیم ضعفهای پدافند هوایی غرب
پدافند هوایی غرب با وجود آمادگی دوهفتهای و هشدارهای ایران سه روز پیش از عملیات، و با وجود فاصله یکهزار کیلومتری ایران تا سرزمینهای اشغالی ناکام ماند. غرب در برابر این حمله از امکانات کشورهای زیادی استفاده کرد و عملا سیستم یکپارچه و گستردهای را در اختیار داشت. به نظر میرسد طرح چتر پدافند منطقهای در برهه کنونی یک نقشه برای فریب کشورهای منطقه جهت تامین هزینههای مالی توسعه فناوری، ارتقا و ساخت سامانههای جدید پدافند هوایی است تا سامانههای شکستخورده جایگزین شوند.
9. پر ساختن خلأ تسلیحاتی ایجادشده
کشورهای منطقه پس از ناکامی رژیم و متحدان غربیاش در دفع عملیات ایران احتمالا به بازطراحی سیستم نظامی و تسلیحاتی خود میاندیشد. آمریکا درصدد کنترل این روند شکلگرفته و در صورت امکان جلوگیری از آن است.
احتمال دارد برخی از این کشورها به بهبود روابط خود با محور مقاومت گام برداشته و تعدادی نیز با اهدافی چندگانه به سمت روابط با تامینکنندگان تسلیحاتی دیگری بروند. بهعنوان مثال تامین پدافند هوایی و تسلیحات هجومی مانند موشکهای بالستیک میانبرد از چین میتواند ضمن ارتقای توان تسلیحاتی کشورهای منطقه به تامین تسلیحاتی منجر شود که آمریکا آنها را در اختیار کشورهای منطقه قرار نمیدهد. همچنین خرید از چین تقویتکننده این احتمال است که پکن در روابط تهران با این کشورها دست به میانجیگری بزند. از سوی دیگر روابط با تولیدکنندگان غیرآمریکایی سلاح میتواند واشنگتن را به فروش تسلیحات پیشرفتهتر به کشورهای منطقه ملزم سازد.
10. تامین هزینههای انتخاباتی
دولت جو بایدن امیدوار است در ازای ارائه تضمین و تعهد امنیتی به عربستان بتواند پول سعودی را به کمپین انتخاباتی خود جذب کند. اگر سعودیها راضی به حمایت مالی از بایدن در انتخابات پیش رو نباشند باید خود را برای تعویق ارائه تعهد امنیتی و یا تضعیف مفاد آن آماده کنند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/